از حدود بیست یا بیست و پنج سال پیش، عضوِ یک جلسه قرآنی هستم که مدیران، مربیان، معلمان و بعضی روسا و مسئولین آموزش و پرورشِ شهرستان، عضو آن هستند. بعد از پایانِ جلسه، رفتیم اتاق بغلی، شام ساده[ کوفته ] خوردیم. حرف و حدیث و کَل کَل های معلّمی که تموم شد، حاج محمدرضا به هرکدوم، یک ظرف کوچک سمنویِ دست پخت خودش داد. همه که رفتند، یک احوالی هم از مادرشون پرسیدم و این عکس هم یادگار همون دیداره.
یادآوری کنم که حاج محمدرضا کارگر، مدیر بسیار پر انرژی مدرسه، برادر مکانیک مشهور شهرِ ما[حسن آلمانی]، و عضو هیئت مدیره ی بنیاد طلوع کوثر هستند.
بیست و هشتم اسفند، شاید مناسب ترین زمان برای یک دورهمیِ دوستانه بود که جمع بندی شده ها و نشده های سالی که داشت می رفت رو بریزیم رویِ میز. فرصت ها، چالش ها، کرده ها و نکرده های مجموعه را البته با شیرینی تشکر ها و قاعدتا تلخی نقدها، بگیم و بشنویم. پیشنهادهای اعضاء برای سال نو و انتقاد از بعضی فعالیت های شده و نشده را شنیدیم وچای و میوه را خوردیم و رفتیم به استقبال سال نو.
در جمع دوستانه ی آموزشگاه پسرانه ی شهید کارگر(ره) با حضور مدیر، معاونین و کادرِ آموزشگاه، درخصوصِ شیوه های تعامل با بنیاد طلوعِ کوثر کویر میبد، گفتگو بعمل آمد. در این جمع نماینده بنیاد، ضمن قبول هزینه ی شرکتِ دانش آموزانِ یک کلاس، در همایشِ شهرستانی آزمایش های علومِ تجربی(۱۲۰)، با مبلغی نیز به عنوان قرض الحسنه کوتاه مدت نیز به آن آموزشگاه، موافقت گردید. در ضمن، درباره نحوه همکاری همکارانِ فرهنگی با موسسه خیریه اباصالح (عج) نیز تبادل نظر گردید.
از نماینده ی بنیاد طلوع کوثر کویر میبد، برای یک نشست همفکری دعوت به عمل آمد. دو تن از مربیان و فعالان شهرستانی، استانی و کشوری، در این نشست، ضمن ارائه گذارش جایگاهِ پینگ پونگِ شهرستان در استان و کشور، درباره ی فرصت ها و چالش های این ورزش محبوب و افقِ روشنِ آن، بیان شد چنانچه تعدادی از استعدادیِ خدادادی، مورد حمایت بخصوص در خصوصِ خرید دسته[راکت] حمایت شوند، زمینه ی تبدیل شدن به ستاره های ورزشی در استان و کشور را دارند.
نماینده بنیاد طلوع کوثر کویر میبد نیز ضمن تشکر از دلسوزی های مربیان عزیز، در این زمینه، قول مساعدت داد.