شتر قربانی شد

      به لطف خدا،  قربانی  که وعده دادیم، انجام شد و با همکاری مرکزنیکوکاری لبخند انتظار و موسسه خیریه اباصالح(عج) توزیع

شد. همت والای مجله خبری شهیدیه نیز در اطلاع رسانی این اقدام مردمی و خداپسندانه، قابل تقدیر است.

شماره تلفن ثابت، به بنیاد طلوعِ کوثر اختصاص یافت.

امروز مطلع شدیم که شماره ثابت بنیاد طلوع کوثر کویر میبد نیز اختصاص یافته و پس از طی آخرین مرحله، آماده بهره برداری می باشد(پس از تایید مسئول شبکه).

۰۳۵-۳۲۳۴۷۴۲۰

یک کارگاه مفید: تامین مالی NGO ها

  با توجه به رویکرد دولت ها به چابک سازی بدنه ی دولت و کوچک کردن و کاستن از تعداد پرسنل،  توجه به سمن ها یا سازمان های مردم نهاد یا همان NGO ها بیشتر و بیشتر شده است. از نکات اساسی و حیاتی سمن ها، موضوع شیوه های تامین مالی آنهاست که در یک کارگاه دو روزه در مرکز آموزشی فرهنگیان در صفائیه امروز ۱۱ دیماه ۱۳۹۷ و فردا چهارشنبه در حال انجام است با مدیریت استاد متولی.

نشست موسسه خیریه اباصالح (عج)

یک بنای خوب، حاصل یک همت بلند

    یک زمین ساده با یک همت بلند شد یک سالن عالی .. سالن مرحوم فیروز در آموزش و پرورش میبد 

خیلی ساده، با معاون استاندار و طرح مشکل کشاورزان بی زبان

    همین هفته پیش بود که رفتم پیش حاج آقا و در خواست جمعی از کشاورزا رو نشونشون دادم. اونا خیلی گله مند بودن. بعد سال ها کشاورزی زحمت با یک آب تلخ و شور در یک زمین کویری و تو این هوای داغ بیابون های یزد،  تازه اداره مسکن و شهرسازی به فکر افتاده که بیاد بگه این زمین ها مال منه!!.  

  متن رو آماده کردم و بردم پیش حاج آقا (اعرافی).  گفتم که اینا نه اطلاعات حقوقی دارن و نه راه و چاه اداری بلدند و نه زبون دفاع از خود.... ایشون هم یک متن مفصلی برای استاندا نوشتن و بردیم یزد. 

     تو نمازخونه استانداری بعد نماز با آقای حیدری رئیس دفتر گپ زدیم. خیلی ساده و خاکی !.  بعدش ایشون راهنمایی کردن برم پیش مهندس دشتی معاون دیگه استاندار که ایشونم خیلی ساده و خودمانی تحویل گرفتند.

حرفا رو زدیم و چندتا راهنمایی و شماره تلفن و یا علی .... اومدیم خونه. البته تو همه این مسیر زحمت رفت و اومد و سرویس با یکی از دوستان بود و عکاس این عکس هم به شرح ایضا.... !

واسطه ی خیر

    دیروز حدود ساعت 11 و نیم بود که یکی از دوستان از یکی از ادارات میبد زنگ زد که یه موردی هست که می خوامو با کمک هم حلش کنیم. گفتم میام اونجا پیش شما. مشکل یک خونواده با خرید یک ابزار کار حل می شد. بالاخره قرار شد اگر خود ایشون ضمانت می کنه بخش قابل توجهی از هزینه خربد اون وسیله( نقلیه) رو موسسه بپردازه. دعا کنید و کنیم تا عمری هست بتونیم یک کاری برای خلق الله بکنیم

iframe style=”width: 32rem; height: 10rem; border: none;” src=”http://taavononline.ir/festival/index.html”>

یک بعد از ظهر خوب، با یک دوست خوب

بعد از نماز ظهر و عصر بود. یک مهمان گرامی رسید. با هم رفتیم یک جای سنتی و مهمان همدیگر بودیم.

          حرف و حدیث درباره اینکه چطور بهتر تو زمینه ی خدمت به مجموعه ی دانش آموز و دانشجوی مستعدی که نعمت استعداد خدادادی دارد ولی خوب، از نعمت مکنت مادی اون طور که باید و شاید برخوردار نیست و همچنین تلاش برای اشتغال و مشغولیت خانم های خانه دار موفق تر عمل کنیم، به لطف خدا.

    بعدش هم بیرون محوطه چند تا مهمان از کشور اتریش داشیم که یک عکس یادگاری با هم گرفتیم. شما هم اگه میتونید تو این زمینه ها به ما کمک کنید، ممنون میشیم. اجرتان با پرودگار.

همه چیز از از یک وبلاگ شروع شد

                شروع این کار از یک موسسه خیریه بود. ما وبلاگی داشتیم  وخبرهای موسسه رو میذاشیم اونجا . یک آدم خوب میخونه، می بینه میتونیم با هم همکاری کنیم، تماس میگیره و .... بعدش هم میشه این موسسه ای که می بینید .... البته اولش از محله شهیدیه شروع کردیم، انشاءالله کم کم بقیه شهر رو هم پوشش بدیم ، به امید خدا