جاتون خالی.. پریروز دوشنبه عید فطر بود.. یک نامه و در خواستی داشتیم از طرف کشاورز های مجیدآباد شهیدیه... در زمینه واگذاری زمین نهایی کشاورزی به مسکن و شهر سازی ...
صبحش هم برای تبریک رفته بودیم... محضر آیت الله اعرافی عزیز...
از قضا پیامک آقای مهندس میثمی هم زدم و اونا هم چندتای باهم اومدند از شرکت همیار صنعت ایساتیس میبد
رفتیم یزد و ملاقاتی داشتیم با خانم دکتر سیده مقیمی. بعدش که با سوابق و اطلاعات مربوط به این خانم آشنا شدم، خیلی برام قضیه جالب شد. یک زن گیلانی دارای مدرک مهندسی راه و ساختمان و مدیر عامل شرکت بین المللی و کشتیرانی سدید بار و .... . ظاهرا ایشون ملیاردر بودن خودش رو انکار کرده و گفته مولتی ملیاردرم، با همه اینا خانم دکتر اصرار داره غذای خونه خودش بپزه...
بقیه اش رو خودتون سرچ کنید. تو عکس خانم ها زیاد بودن با چهره های متفاوت که ترجیح دادم برش بدم. عضو کارگزاران سازندگی بوده و احتمالا هست و آخر کار هم به ایشون گفتم که: خیلی برام جالبه که یک خانم ایرانی با این سابقه و تحصیلات و این سفر های خارجی و بانوی اول کارآفرینی و مهندس و مدیر عامل یک شرکت بزرگ و خیلی چیزای دیگه، باز هم یک بانوی ایرانی مانده اید و هیچ کجا اصالت و پوشش و ظاهر و اصالت ایرانی خودتون رو از دست ندادید و تشکر کردم.
روز 3 شنبه، تاسوعای 1395 بود. یکی از دوستان از توانائی بعضی از مسئولین در آبادانی شهر شان می گفت و اینکه بعضی از مسئولین می تونن کار کنند و بنا به ملاحظاتی انجام نمی دن. گفتم من خودم تجربه کردم که کاری رو از اون بزرگوار خواستم، در سطوح مختلف، حتی در حد وزارت و نمونه هاش هم گفتم.... خلاصه قرار شد یه وقتی هماهنگ کنم با حاج آقا اعرافی بزرگوار.
عصر تاسوعا بود، با راهنمایی عزیزی رفتم حضور حاج آقا و وقت گرفتم برای این جمع فرهیخته. قرار شد فردا یعنی عاشورا بیان روضه و آخرش هم با حاج آقا صحبت کنند که همینطور هم شد. نتیجه بحمدالله، تا اینجاش رضایتبخش بود. طرحی بود درباره ی مهندسی معکوس که ارتباط مستقیمی با اقتصاد مقاومتی مورد تاکید مقام معظم رهبری داشت و حاج آقا اعرافی نیز با صدای بلند تو همون جمع، برای همه توضیح دادند
.